۱۳۸۷ شهریور ۳۰, شنبه

خاوران در اول شهریور 1387

ساعت 2 صبح جمعه اول شهریور وارد تهران شدم. به منزل مادرم رفتم و حدود ساعت 9 عازم خاوران شدم. عکسهای زیر نشان از خاوران در این تاریخ است. شنیدم که بسیاری از همان محدود سنگهائی که خانواده های قربانیان به نشان عزیزانشان نصب کرده بودند در روزهای جمعه 8 و 15 شهریور تخریب و در بعضی نقاط خاک گورستان را زیر و رو کرده اند. دلم می خواست که عکسهائی در دسترسم بود تا خاوران اول شهریور 1387 را با خاوران 16 شهریور مقایسه کنم.

اگر اخبار منتشره در مورد تخریب قبرها در خاوران در دورانی که این گورستان تماما در اختیار ماموران جمهوری اسلامی بود صحت داشته باشد، آنگاه از خود می پرسم که آیا در جمهوری اسلامی قانونی وجود ندارد که از حرمت شهروندان پس از مرگشان پاسداری کند؟ آیا مرجعی وجود دارد که خانواده قربانیان بتوانند به آنجا شکایت برند؟ چه کسی در جمهوری اسلامی بر اعمال ماموران اطلاعاتی و امنیتی نظارت دارد؟


نمای محدودی از خاوران از در ورودی


موقعیت محلی که ما گمان می کنیم زهرا بهکیش (سوم شهریور 1362)در آنجا دفن شده است نسبت به در ورودی। پس از 25 سال هنوز جمهوری اسلامی محل دفن زهرا در خاوران را به ما اطلاع نداده است



محل فرضی قبر زهرا بهکیش، هر بار که به خاوران می رویم، بر تکه خاکی را که نشان کرده ایم گل می گذاریم و قاب عکسی دستجمعی بچه ها را به همراه سوزن کاری که توسط محسن، محمود و محمد علی به یاد سیامک، محمد رضا، زهرا و خود محسن در زندان تهیه شده است را در این مکان قرار می دهیم। آیا روزی ما خواهیم دانست که چه بر سر آنها امده است؟



قاب عکسی که بر روی قبر زهرا گذاشته ایم। از راست به چپ محمد علی بهکیش ، محمود بهکیش، زهرا بهکیش، سیامک اسدیان (همسر زهرا)، محمد رضا بهکیش و محسن بهکیش



مهرداد پناهی شبستری (برادر همسرم) در تاریخ 7 شهریور 1367 در حالی که تنها چند ماهی به خاتمه یافتن حکمش باقی مانده بود در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان 67 اعدام شد. در همان سال مادر مهرداد خواب دید که مهرداد به او می گوید که در این محل دفن شده است. خانم ناجیه پیوندی (پناهی) بیش از بیست سال است که این محل را نشان کرده و به این شکل که در عکس نشان داده شده، قبر فرضی مهرداد را آراسته است.


این سه قبر محلهائی است که مادر پناهی، مادر هاشمی و یکی دیگر از مادران که فرزندشان را در قتل عام 67 از دست داده اند به عنوان محل دفن آنان برای خود نشان کرده اند. آیا انتظار این مادران برای دانستن حقیقت را پایانی خواهد بود؟



خانواده ها بر معدود درختچه هائی که در خاوران کاشته شده و از گزند حوادث جان سالم به در برده اند گل می گذارند


در خاوران تعداد کمی از قبرها سنگ دارند। شاید علت آن این است که دولت رسما اجازه سنگ گذاشتن نمی دهد و هر چند وقت یکبار سنگها را می شکنند


بر سیمان نوشته اند شاید از گزند حوادث مصون باشد


نمائی دیگر از ظلمی که بر بازماندگان قربانیان روا می دارند


ساقه های گل را در شیشه های پر از آب می گذارند تا مگر تا هفته ای دیگر دوام آورند


محلی که در سالهای اخیر مراسم عید و شهریور در آنجا برگزار می شود। گورهای دستجمعی در این محل قرار دارند

گورهای دستجمعی در این محل قرار دارند



یکی از معدود درختچه های کاشته شده در گورستان خاوران. آیا این درختچه از حوادث امسال جان بدر برده است؟


تکه ای از سنگ قبر شکسته شده باقر یزدانی و سنگ قبری که دوباره گذاشته شده است. آیا این سنگ قبر در حوادث شهریور امسال سالم مانده است؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر