۱۳۸۸ فروردین ۱, شنبه

به آقای دانش باقرپور به بهانه نقد ایشان بر جدال بهزاد کریمی و بهروز خلیق با اسماعیل خویی

دوست عزیز مطلب شما در نقد واکنش آقایان خلیق و کریمی به مصاحبه آقای اسماعیل خویی با بی بی سی سبب شد که علیرغم عهدی که با خود بسته بودم، باردیگر در مورد مسئولیت سازمان اکثریت در پاسخگوئی به مردم ایران و شهادت در برابر تاریخ چند خطی را بنویسم.

آقای بهزاد کریمی در مصاحبه با بی بی سی، می گویند ایشان و سازمان متبوعشان از ارائه مدارک در مورد اتهاماتی که به سازمان اکثریت زده می شود استقبال می کنند و ... اینکه تا امروز چنین مدارکی دریافت نشده است. مصاحبه آقای کریمی را نگاه می کنم، دروغ گفتن با این صراحت بدون آنکه سرخی شرمی بر چهره او دیده شود! مارکس میگوید که "... شرم، انقلاب در خویش است" (به نقل از "در ستایش شرم" به قلم حسن قاضی مرادی) پر واضح است که آقای کریمی از آنچه هستند شادمانند.
و اما آقای کریمی (و دیگر از رهبران سازمان اکثریت از جمله آقای نگهدار) ادعا می کنند تا امروز مدرکی در مورد همکاری احتمالی میان اکثریت و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی دریافت نکرده اند، ارائه مدارک از آن نوع که آقای کریمی می خواهند تنها از عهده سازمانهای امنیتی جمهوری اسلامی بر میاید و توصیه میکنم آقای کریمی برای به دست آوردن این نوع از مدارک با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی تماس بگیرند و گرنه اتهامات وارده از طرف منتقدان تنها بر پایه همین شهادتها (تا باز شدن در بایگانی اسناد امنیتی جمهوری اسلامی) باقی خواهد ماند.
به جهت یادآوری، من شهادتی را از آقای کیوان سلطانی نقل کرده ام (دو مقاله آقای سلطانی در نشریه شهروند منتشر شده است) که ایشان مدعی هستند که پرونده ای در نزد پلیس هند در مورد همکاری میان اکثریتیها و انجمن اسلامی دانشجویان هند در مورد قتل یکی از هواداران اقلیت وجود دارد. آیا آقای کریمی (و سازمان اکثریت) این اتهام را پیگیری کرده اند و یا تنها از نظر آنان مدارک ارائه شده از طرف سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی است که قابل وثوق و پیگیری است؟
و اما غرض از نوشتن این چند خط علاوه بر تشکر از احساس مسئولیت شما، طرح این درخواست بود که طرح تشکیل یک کمیسیون تحقیق مستقل در مورد همکاری احتمالی سازمان اکثریت با نهادهای امنیتی بر علیه دیگر نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، که جهت طرح در کنگره دهم سازمان اکثریت برای مسئولان آن سازمان ارسال کرده بودم و به دلیل ظاهری عدم عضویتم در آن سازمان پذیرفته نشد، را برای طرح در کنگره یازدهم آن سازمان ارائه دهید. چون باور دارم که کشف حقیقت تنها توسط هیئتی مستقل امکانپذیر است. اگر نه با رهبرانی مانند آقایان کریمی، خلیق، نگهدار، عبدالرحیم پور و فتاپور، نتیجه هر گونه تحقیقی چیزی بهتر، مفیدتر و مسئولانه تر از آنچه تا امروز از آنان شنیده و دیده ایم نخواهد بود (به همین مصاحبه آقای کریمی نگاه کنید) و راه به هیچ دهی نخواهد برد.
جهت اطلاع جنابعالی، در همان روزها که من با علنی کردن همه مکاتباتم با سازمان اکثریت، آنان را تحت فشار قرار داده بودم که به تشکیل کمیسیون تحقیق مستقل تن دهند، آقای نگهدار با من تماس گرفتند که مسئله را "حل" کنند. پس از توضیحات مفصلی که به ایشان دادم، گفتند که طرح تشکیل کمیسیون پیشنهادی را در دستور کار شورای مرکزی آن سازمان قرار خواهند داد و از آن دفاع خواهند کرد. من از نتیجه اقدامات ایشان اطلاعی ندارم. امیدوارم که آقای نگهدار به عهد خود عمل کرده باشند.
با تشکر مجدد از جنابعالی

۲ نظر:

  1. چقدر خوب بود که آقای بهکیش تمهیدی می اندیشید که این پرونده یعنی پرونده قتل هوادار اقلیت در هند به جریان میافتادتا اگر مدرکی دراین باره وجود دارد رو میشد وسازمان اکثریت هم دیگر با قیافه طلبکار جلو دوربین ظاهر نمیشد مساله به این مهمی را نیاید فقط به افشاگری سیاسی حواله داد باید برایش نیرو گذاشت وگرنه این طور تلقی خواهد شد که برای شما این مساله مهم فقط به چند دقیقه وقت گذاشتن وچند سطرنوشتن اهمیت دارد وشما دای نکرده ازسر خالی کردن بغض وخشم تان دست به قلم برده اید

    پاسخحذف
  2. آقایبهکیش عزیز با سلام!
    از آنجائیکه من مدتی در هندوستان زندگی کرده‌ام و تا حدی در جنبش دانشجوئی هند از نزدیک درگیر بوده‌ام علاقه‌مند هستم تا مقالاتی را که آقای کیوان سلطانی در نشریه شهروند نوشته‌اند مطالعه کنم. چنانچه برای شما امکان دارد آدرسی در اختیار من بگذارید که بتوانم این مطالب را مطالعه کنم. از لطف شما بسیار سپاس‌گزار هستم. با تشکر
    محمود

    پاسخحذف