حدودده سال پیش به سئوالات آقای خوشدل در مورد مسئله فعالیتهای هسته ای ایران پاسخ دادم. این پاسخها را عینا در زیر آورده ام:
۱ــ پروژۀ اتمی جمهوری اسلامی مصارف صلحآمیز دارد و یا در راستای
اهداف و منافع توسعه طلبانه حاکمان اسلامی، برای دستیابی به سلاح هستهای است؟
چرا؟
ج: بدون هیچ تردیدی پروژه هسته ای ایران دارای اهداف نظامی است.
تلاشهای ج-ا-ا برای جلب فیزیکدانان ایرانی با موفقیتی همراه نبود. اما با به کار
گیری متخصصان خارجی این کار پیگیری شده است. دولت ج-ا-ا این تصور را دارد که
میتواند با دستیابی به سلاح هسته ای از میزان فشارهای خارجی بکاهد و روش حکومت
مورد نظر خود را تداوم دهد.
۲- با توجه به تحلیل تان از حاکمیت جمهوری اسلامی، آیا دستیابی
به فنآوری هستهای نظام اسلامی را در راستای منافع مردم ایران ارزیابی میکنید یا
خیر؟ چرا؟
ج: من اصولا هر گونه استفاده از انرژی هسته ای را به نفع مردم
نمیدانم. ایران کشوری است که به میزان کافی هم از انرژی های تجدید ناپذیر و هم از
انرژیهای تجدید پذیر برخوردار است. به همین دلیل تنها اهمیت این دانش در محاسبات
قدرت قابل توضیح است. من اکیدا با هر نوع سرمایه گذاری در مورد انرژی هسته ای
مخالف هستم.
۳ــ ظاهراً مناقشۀ هستهای جمهوری اسلامی به شورای امنیت سازمان
ملل متحد برده خواهد شد. در این رابطه برخی از آگاهان سیاسی از پیامد تحریم
اقتصادی و برخی دیگر از احتمال حمله نظامی به جمهوری اسلامی صحبت میکنند.
الف ـ نسبت به تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی توسط سازمان ملل متحد
چه نظری دارید؟
ج: تجربه عراق نشان داد که تحریم اقتصادی بیش از همه به زیان مردم
ایران خواهد بود. به همین دلیل من با چنین تحریمی مخالف هستم.
من با استاندارد دوگانه در برخوردهای سازمان ملل مخالف هستم. به
نظر من اعمال تحریم یک جانبه بر علیه ایران به حیثیت این سازمان لطمه خواهد زد.
این سازمان باید موثرترین مدافع شعار خاورمیانه عاری از سلاحهای هسته ای باشد.
ب ـ در صورت حملۀ نظامی به جمهوری اسلامی (موضعی یا کلاسیک) عقیدۀ
شما چیست؟
ج: هر گونه حمله نظامی از طرف آمریکا و متحدانش به ایران
شرایط را برای توسعه دمکراسی در ایران دشوارتر خواهد کرد و به توسعه روحیات میهن
پرستانه در میان مردم ایران دامن خواهد زد. من با هر گونه حمله نظامی به ایران
مخالف هستم و فکر میکنم که لازم است تا جامعه جهانی به شکلی مسئولانه از توسعه
دمکراسی در ایران حمایت کند. متاسفانه آمریکا در پی منافع دیگری در منطقه است.
لازم
است چند نکته و توضیح را بر پاسخ هایم بیافزایم:
1-
به این نکته توجه نکرده ام که برای توسعه دانش فیزیک و رشته های مرتبط با ان، لازم
است سطح معینی از مطالعات هسته ای در داخل کشور انجام گیرد. اینکه این نیازها در
چه سطحی است، تیاز به بررسی کارشناسان در این زمینه دارد.
2-
هر چند اطلاعات بعدی نشان داد که اندک اطلاعات منتشر شده در آن زمان در مورد به
خدمت گرفتن متخصصان خارجی صحت دارد، اما بیان محکم چنین حکمی در زمان انجام این مصاحبه
صحیح نبود. لازم بود که با احتیاط بسیار بیشتری این مسئله را بیان می کردم. علاوه بر آن بعدا روشن شد که جمهوری اسلامی توانسته است تعداد قابل توجهی دانشمند هسته ای را تربیت نماید.
3-
پاسخهایم به سئوال سوم و چهارم ناپخته و غیر دقیق است. مثلا، زمانی که از حمله
نظامی پرسش می شود، تنها به این نکته اشاره می کنم که چنین حمله ای میتواند به
روحیات میهن پرستانه دامن بزند و برای توسعه دمکراسی در ایران مشکل به وجود آورد.
در صورتی که هر حمله نظامی میتواند سبب کشته و مجروح شدن تعدادی زیادی از مردم
ایران، نیروهای نظامی دو طرف درگیر در جنگ و احتمالا کشانده شدن آتش جنگ به
کشورهای دیگر شود. اقدامی که غیر انسانی و غیر مسئولانه است.
آنچه
من در پاسخ به سئوال آخر گفته ام، میتواند از نتایج یک حمله نظامی باشد.
در
ضمن روشن نیست که در چه مواردی "دخالت بشردوستانه" مجاز و در چه شرایطی غیر مجاز است؟ مثلا آیا نیروهای بین المللی (تحت پرچم سازمان ملل) مجاز
بودند که برای جلوگیری از نسل کشی در رواندا، یوگسلاوی سابق و سودان در این کشورها
اقدام نظامی کنند؟
مثلا جک دانلی، از محققان برجسته در زمینه حقوق بشر، اعتقاد دارد که جز در مورد جلوگیری از جنایت نسل کشی (ژنوساید)
دخالت نظامی بین المللی غیر مجاز و با قوانین بین المللی مغایر است. بسیاری دیگر امکان دخالت بشردوستانه در موراد بیشتری را توصیه می کنند. مثلا می شود پرسید ایا نیروهای خارجی مجاز بودند برای جلوگیری از کشتار مردم کامبوج توسط خمرهای سرخ در این کشور مداخله نظامی کنند؟ کشتاری که شاید با تعریف ژنوساید در کنوانسیون مربوطه کاملا منطبق نبود؟ آیا دخالت نظامی ویتنام که به حکومت خمرهای سرخ و این کشتار خاتمه داد قابل توجیه بود و یا لازم بود که از طرف جامعه جهانی محکوم می شد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر