۱۳۹۹ فروردین ۱, جمعه

کرونا، ایدز و حقوق بشر

کرونا، ایدز و حقوق بشر1
امروز یک بیماری واگیردار دیگر موضوع نگرانی و بحث روز مردم و رسانه‌های داخلی و خارجی شده است. همزمان این نگرانی افزایش یافته است که آیا مسئولان اطلاعات لازم را در اختیار شهروندان و حتی دیوان سالارانی که موظف هستند طرح‌های مقابله با بحران را تهیه کنند قرار می‌دهند؟ آیا دیوان سالاری موجود از آنچنان کفایت و حس مسئولیتی برخوردار است که بتواند طرح‌های موثر را تهیه نماید یا در مقابل فشارهای حکومتی کوتاه خواهد آمد؟ آیا شهروندان اعتماد و آمادگی لازم برای پیگیری دستور‌العمل‌های صادر شده توسط مسئولان دولتی را دارند؟
در کشورهائی که جامعه مدنی قدرتمند و دیوان سالاری کارآمدی وجود دارد، برای حکومت‌ها دشوارتر است که بدون دردسر آزادی اطلاعات را محدود و یا سیاست‌های غیر تخصصی را اعمال کنند. اما در کشورهای با حکومت‌های استبدادی و به ویژه تمامیت خواه، از جمله جمهوری اسلامی ایران، اطلاعات بنا بر مصالح حکومتی که پاسخگو نیست توزیع و در اختیار "امت" و حتی متخصصان قرار داده می‌شود و سیاست‌های مقابله با بحران تنها به عنوان دستوری از بالا صادر و مردم و جامعه مدنی از مشارکت فعال در آنها منع می‌شوند. این حکومت‌ها آگاهی و مشارکت را که حق همه شهروندان است به شکلی سیستماتیک پایمال می‌کنند. در نتیجه مردم، رسانه‌ها، محافل آکادمیک و نهادهای بین‌المللی عمیقا به اطلاعات و سیاست‌های دولتی بدگمان و بی اعتماد شده‌اند. آنان نمی‌دانند که تعداد واقعی قربانیان و مبتلایان در ایران چه تعداد است و چگونه در ایران پخش شده است؟
پنهان‌کاری دولت و مسئولان دیوان سالاری پزشکی شهروندان را با خطر شیوع بمراتب بیشتر این بیماری روبرو کرده است. علاوه بر آن تردید جدی وجود دارد که امکانات پزشکی، از جمله تست کرونا و تخت‌های بیمارستانی، که به دلیل پنهان کاری و ناکارآمدی یک سیستم بیمار و رانت خوار از یک سو و تا حدودی تحریم‌های بین‌المللی بر علیه جمهوری اسلامی ایران در چهل سال گذشته(2) از سوی دیگر به شدت تضعیف شده است، به شکلی موثر و بدون تبعیض در دسترس همه شهروندان قرار خواهد گرفت. متاسفانه برخی گزارش‌ها موید چنین تبعیضی است.
از همین رو با جرات می‌توان گفت که حق دسترسی آزادانه به اطلاعات، حق حیات و حق دسترسی بدون تبعیض به امکانات پزشکی مناسب و موجود به درجات مختلف زیر پا گذاشته شده است.
علاوه بر آن همیشه در چنین شرایطی انگشت اتهام به سوی گروه‌های مشخصی نشانه خواهد رفت. اگر در مورد بیماری ایدز، همجنس گرایان، معتادان و کارگران جنسی در نوک تیز حملات قرار داشتند، امروز چینی تبارها در مظان اتهام قرار گرفته‌اند. نحوه زندگی، اعتقادات و رسم و رسوم آنان مورد اهانت قرار می‌گیرد.
در ایران هم به نظر می‌رسد که شهر قم تبدیل به مرکز سرایت این بیماری شده است. این یک فاجعه تاسف آور است. نباید بر علیه شهروندان قمی، کسانی که به قم و یا دیگر اماکن مقدس مذهبی سفر کرده‌اند و یا طلابی که در این شهر به آموختن دروس دینی مشغول هستند قضاوت کرد. بدون شک مسئولان سیاسی و مذهبی قم و جمهوری اسلامی مقصر هستند که گسترش این بیماری در قم را از انظار پنهان کردند، اما مردم قم از جمله طلاب علوم دینی و مومنانی که برای زیارت به قم رفته‌اند خود قربانیان این سیاست حکومتی هستند.
شاید اگر زیارت کنندگان می‌دانستند که رفتن به زیارت حضرت معصومه، یا جمکران و یا حرم امام هشتم شیعیان خطر مبتلا شدن به این بیماری را به شدت افزایش می‌دهد، از انجام چنین سفری و زیارتی پرهیز می‌کردند.
باید مراقب بود که برای مقابله با یک بیماری خطرناک به دام نادیده گرفتن حقوق گروه‌های شهروندی که احتمالا خود قربانی سیاست‌های حکومتی در این موارد هستند گرفتار نشویم. لازم است به این نکته توجه کرد که مبارزه با بیماری‌های واگیردار تنها یک امر تخصصی پزشکی نیست و ضروری است به جنبه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن توجه کرد. لازم است مشارکت جامعه مدنی از طریق گوش دادن و آموزش آنها تشویق و تسهیل شود. تجربه جهانی نشان داده است که مبارزه با بیماری‌های واگیردار از جمله ایدز و کرونا با رعایت حقوق بشر بسیار موثرتر و انسانی‌تر است.
از همین رو تصمیم گرفتم که مقاله سانسور شده‌ای را که هیجده سال قبل در مورد حقوق بشر و ایدز نوشته و متاثر از رفتار وحشتناک مسئولان و مردم بر علیه بیماران مبتلا به ویروس اچ-آی-وی  و ایدز بود را منتشر نمایم.(3) در آن زمان داستان‌های واقعی رفتار مردم و مسئولان با این بیماران، که از زبان برخی از دوستان و همکاران‌ام که با آنان و خانواده‌هایشان، کادر پزشکی و مسئولان پزشکی کشور در تماس مستقیم قرار داشتند، مرا به شدت متاثر و نگران کرده بود. در آن زمان نه تنها دولت و گاه کادر پزشکی رفتاری غیر انسانی با این بیماران داشتند، بلکه مردم معمولی رفتارهای وحشتناکی را از خود بروز می‌دادند. در یک مورد بیماری را برای ماه‌های طولانی بر خلاف میل خود در یک اطاق متروکه در یک باغ زندانی کرده بودند، در مورد دیگر فرد بیمار را برای حفظ آبروی خانواده از مراجعه به پزشک منع کرده بودند و خلاصه بیماران گناهکار بودند. در حالی که تجربه جهانی تائید و تاکید کرده بود که اگر بیماران از خطرات آگاهی داشتند و امکانات و آموزش لازم در اختیار آنان قرار می‌گرفت، حتما دامنه و تعداد بیماران مبتلا کاهش چشمگیری می‌یافت.

*******************************

اين روزها صحبت از اعلاميه جهاني حقوق بشر، دامنه و گستردگي فراواني يافته است. بسياري از محافل خواهان آن هستند كه مفاد اين اعلاميه در ايران به اجرا در آيد. در مقابل بسياري بر آنند كه برخي از مهمترين اصول اين اعلاميه منافعي را براي اكثريت مردم در بر نداشته و تنها فايده اين اصول آن است كه عده اي روشنفكر از آنها براي مقاصد شومشان استفاده نمايند. برخي ديگر قصد دارند كه با تجديد نظر در برخي از مواد اين اعلاميه كه از نظر ايشان با اسلام همخواني ندارد، اعلاميه حقوق بشر اسلامي را بيافرينند.
هر چند اين بحث‌ها هر كدام از اهميت برخوردار است و مي‌توان به تفضيل در مورد نظرات فوق قلم زد، اما در اين نوشته نشان داده خواهد شد که مفاد اين اعلاميه از ارزش عملي بسيار بالائي برخوردار است و به تعبيري شايد بتوان گفت كه "از نان شب هم واجب تر است". براي دست يافتن به اين هدف از بحث نمودن در مورد فوايد عموعي سر باز خواهم زد و تلاش خواهم كرد تا با بررسي موارد خاص، اهميت كاربردي اجراي مفاد اين اعلاميه را نشان دهم.
در اولين مقاله بر آن هستم تا اهميت رعايت حقوق بشر در مبارزه با گسترش بيماري ايدز را نشان دهم و زيان‌هائي را كه از غفلت در اجراي مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر در اين ارتباط دامنگير جامعه ما خواهد شد گوشزد کنم. در دومين مقاله سعي خواهم كرد تا نشان دهم كه حق متشكل شدن و به ويژه تشكل مردم در اتحاديه‌ها چه اهميتي را در جامعه ما مي‌تواند داشته باشد. در سومين مقاله اهميت سازمان‌هاي غير دولتي را در حيات جامعه و اعلاميه جهاني حقوق بشر بررسي خواهم كرد. در انتها به جمع بندي از بررسي‌هاي خود در اين موارد مجزا خواهم پرداخت و نتايج مشخصي را در ارتباط با اعلاميه جهاني حقوق بشر و اهميت کاربردی آن به دست خواهم داد.(4) 

***********************

بيماري ايدز براي اولين بار در آغاز دهه هشتاد میلادی در جامعه هم جنس گراهای آمريكا مشاهده گرديد. ميزان رشد اين بيماري در سطح جهان در بيست سال گذشته آهنگ سريعی داشته است. چنانچه در ابتداي قرن اخير تعداد بيماران مبتلا به حدود 40 ميليون نفر رسيده است. يعني از هر 200 نفر يك انسان مبتلا وجود دارد. اين آمار وحشت انگيز سبب گرديده است تا اين بيماري به مانند بيماريهائي نظير آبله و يا فلج اطفال مورد توجه جهانيان قرار گيرد. توزيع اين بيماري در سطح جهان حائز اهمیت است. جدول يك نحوه توزيع اين بيماري و تعداد مبتلايان جديد و همچنين تعداد مرگ و مير ناشي از اين بيماري را در مناطق مختلف جهان نشان مي‌دهد.

 جدول شماره یک- مبتلایان به بیماری ایدز و آلوده شدگان به اچ-آی-وی در نقاط مختلف جهان تا 1379 (2000 میلادی)،

کلیه اعداد مربوط به نفرات به هزار نفر است.(5)
  

شمال آفریقا و خاورمیانه
دیگر بخش های آفریقا
اروپای شرقی و آسیای مرکزی
آسیای شرقی و پاسفیک
آسیای جنوبی و جنوب شرقی
استرالیا و نیوزیلند

440
28100
1000
1000
6100
15
تعداد افرادی که با بیماری ایدز زندگی می‌کنند
1.1
70.29
2.5
2.5
15.26
0.04
درصد مبتلایان به ایدز/اچ-آی-وی
80
3400
250
270
800
1
تعداد افرادی که در سال 2001 آلوده شده‌اند
1.58
67.12
4.94
5.33
15.79
0.01
درصد آلوده شدگان در سال 2001
18.18
12.1
25
27
13.11
3.33
در صد آلوده شدگان در 2001 به کل آلوده شدگان
30
2300
23
35
400
0
تعداد مرگ و میر ناشی از ایدز
1.03
78.63
0.79
1.2
13.68
0
در صد مرگ و میر
6.82
8.19
2.3
3.5
6.56
0.80
در صد مرگ و میر به افراد آلوده
ادامه جدول  
کل
آمریکای شمالی
آمریکای مرکزی
آمریکای جنوبی
اروپای غربی

39975
940
420
1400
560
تعداد افرادی که با بیماری ایدز زندگی می‌کنند
100
2.35
1.05
3.5
1.4
درصد مبتلایان به ایدز/اچ-آی-وی
5065
45
60
130
30
تعداد افرادی که در سال 2001 آلوده شده‌اند
100
0.89
1.18
2.57
0.59
درصد آلوده شدگان در سال 2001
12.7
4.79
14.29
9.29
5.36
در صد آلوده شدگان در 2001 به کل آلوده شدگان
2925
20
30
80
7
تعداد مرگ و میر ناشی از ایدز
100
0.63
1.03
2.74
0.23
در صد مرگ و میر
7.3
2.13
7.14
5.71
1.21
در صد مرگ و میر به افراد آلوده

هر چند منشاء پيدايش اين بيماري دقيقا مشخص نشده است، اما به دليل آن كه حجم عمده انتقال اين بيماري، بويژه در ابتدا، از طريق روابط جنسي و بويژه روابط جنسي غير متعارف اتفاق مي‌افتاد، بيماري قبيحي شناخته شد. به همين دليل مبتلايان به اين بيماري و يا حاملان ويروس اچ-آی-وی به عنوان كساني كه داراي انحرافات جنسي هستند و يا حداقل داراي روابط جنسي گسترده و بي بند و بار مي‌باشند شناخته شدند. از طرف ديگر اين بيماري به سرعت در ميان معتاداني كه مواد مخدر را از طريق تزريق استفاده مي‌كردند شيوع مي‌يافت. اين واقعيت سبب گرديد تا بر مذموم بودن اين بيماري افزوده شود.
جامعه جهاني با اين بيماري به عنوان يك مسئله جدي روبرو شد. مسئله نه تنها به عنوان يك مسئله آكادميك مورد بررسي دقيق و موشكافانه قرار مي‌گرفت، بلكه به موضوع بحث در مجلات و روزنامه‌ها بدل گرديد. داستان‌هاي عجيب و غريب در مورد راه‌هاي احتمالي انتقال اين بيماري بر سر زبان‌ها افتاد. اولين واكنش اين جوامع نسبت به اين بيماران، طرد و راندن بيمار از جامعه بود. فرد بيمار بلافاصله انگشت نما مي‌شد و از بسيار مزاياي اجتماعي محروم مي‌گرديد.
اين مسئله كه بيماران و افرادي كه در خطر ابتلا قرار داشتند، در وهله اول همجنسگرایان، معتادان و کارگران جنسی، كه در واقع بعدا مشخص گرديد كه دامنه و گستره آن مي‌تواند خارج از تصورات اوليه باشد، از حقوق انساني خود محروم مي‌شوند از ديدگاه فعالان حقوق بشر مورد توجه قرار گرفت. بسياري از نوزادان به دليل ابتلا پدر يا مادر خود، با اين ويروس به دنيا مي‌آيند، بسياري از جوانان به دليل موانعي كه رسوم متداول در مقابل آنان قرار مي‌داد و يا به دليل عدم آگاهی لازم، در خطر ابتلا قرار داشتند، زنان بسياري به دليل سوء استفاده‌هاي جنسي كه از آنان ميشد در خطر ابتلا به این بیماری قرار گرفتند، و علاوه بر آن بي مسئوليتي و ندانم كاري مسئولان دولتي، از جمله در انتقال خون آلوده به بيماران، همه و همه سبب گرديد تا فعالان حقوق بشر و سازمان ملل به اين مسئله توجه نمايند که  براي مهار اين بيماري به تلاشي همه گير نياز است.
از يكطرف، بسياري از بيماران در صورتی که اعلام کنند به ويروس اچ-آی-وی  آلوده و يا به ايدز مبتلا هستند‌، عملا با مشكلات عديده اي روبرو مي‌شوند. دندانپزشكان از معالجه آنان خودداري مي‌كنند(6) ، پزشكان با اكراه اقدام به درمان آنان مي‌نمايند، كارفرمايان از استخدام افراد بيمار خود داري مي‌كنند و يا عذر كارمنداني راكه مبتلا شده‌اند مي‌خواهند، بسياري از كشورها از دادن مهاجرت به اين بيماران امتناع مي‌كنند و خلاصه آنكه حاملان اچ-آی-وی  و يا مبتلايان به ايدز از بسیاری از حقوق بشر و ارضاء نيازهاي اوليه خود محروم مي‌شوند. به طور مثال، اگر يك بيمار مبتلا بخواهد نيازهاي جنسي خود را برآورده سازد و يا دندان خود را معالجه نمايد، جز با لاپوشاني بيماري خود راه ديگري براي او متصور نخواهد بود. این تبعیض‌ها گاه با واکنش‌های هیستریک مبتلایان روبرو می‌شد. مواردي ذكر مي‌گرديد كه چگونه يك بيمار آگاهانه ويروس را به فردي ديگر منتقل نموده است.
از طرف ديگر، ارائه اطلاعات دقيق به فرد بيمار در مورد چگونگي زندگي با اين بيماري، اطرافيان وي و همچنين جامعه مي‌تواند كمك نمايد تا جامعه به تدريج اين بيماري هولناك را مهار نموده و از ابتلاي افراد به اين بيماري بكاهد. از همه دردناكتر آنكه با گسترش يافتن اين بيماري در كشورهاي فقير، نوزادان آلوده به اين بيماري رقم قابل توجهی را در بين مبتلايان شامل می‌شد و همچنين در حال حاضر اين جوانان هستند كه بالاترين میزان خطر را در دريافت اين بيماري دارند و بيش از 50% از مبتلایان را جوانان كمتر از 25 سال تشكيل مي‌دهند. بدون ترديد بسياري از اين جوانان مي‌توانستند به اين بيماري آلوده نشوند چنانچه اطلاعات و آگاهي لازم را براي مقابله با آن داشتند.
در اواخر دهه هشتاد میلادی به نظر می‌رسد که بخشی از جامعه جهانی دریافته است که مبارزه با اين بيماري تنها یک مسئله تخصصی پزشکی نیست و غالبا جنبه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن نادیده گرفته شده است. سازمان ملل، بسياري از فعالين دفاع از حقوق بشر و همچنين تعداد قابل توجهي از پزشكان، به اين فكر افتادند كه در صورت ادامه وضعيت موجود و نادیده گرفتن این ابعاد خطري جدي بشریت را تهديد مي‌نمايد.
آنان به اين نتيجه رسيدند كه با ناديده گرفتن حقوق افراد مبتلا براي يك زندگي انساني چگونه مي‌توان اميدوار بود كه آنان نيز براي ديگران حق سالم بودن را به رسميت بشناسند.(7) با جرم انگاری این بیماری در نزد بسیاری از مردم، مسئولان و متخصصان، اين مسئله به لحاظ اصولي دقيقا مثل اين بود كه از يك فرد مجرم كه محكوم و برای باقیمانده عمر خود از حقوق شهروندي محروم شده است انتظار داشته باشیم که شهروندی مسئول باقی بماند.  
با توجه به اهميتي كه اين مسئله پيدا مي‌كرد، اولين جلسه مشورتی بین‌المللی در مورد اچ-آی-وی /ایدز و حقوق بشر در سال 1989 در شهر ژنو بر گزار گرديد. در اين سمينار كه به همت كميسارياي حقوق بشر سازمان ملل و سازمان بهداشت جهاني تشكيل شده بود، راهنماي عمل براي اقدامات عملي براي مهار اين بيماري تصويب گرديد. دومین جلسه مشورتی توسط کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سازمان تازه تاسیس UNAIDS از 23 تا 25 سپتامبر 1996 در همان شهر تشکیل و متعاقب آن با تجديد نظر در شرايط موجود، دستورالعمل كامل تري در مورد اچ-آی-وی /ایدز و حقوق بشر را در سال 1998 تهیه و منتشر کرد.
با توجه به تبعیض عمیقی که بر علیه بیماران مبتلا به ایدز و آلوده به اچ-آی-وی وجود دارد، در پیشگفتار این دستور العمل(8) چنین گفته شده است:
به شکل فزاینده‌ای این امر به رسمیت شناخته می‌شود که بهداشت عمومی غالبا توجیه متقاعد کننده‌ای برای حمایت از حقوق بشر ارائه می‌دهد علیرغم اینکه این حقوق به خودی خود سزاوار احترام، محافظت و اجرا می‌باشند. در زمنیه اچ-آی-وی / ایدز محیطی که در آن حقوق بشر مورد احترام است، این اطمینان وجود دارد که آسیب پذیری نسبت به اچ-آی-وی/ ایدز کاهش یافته، مبتلایان به اچ-آی-وی  /ایدز و آنانی که از آن متاثر شده اند با کرامت و بدون تبعیض زندگی می‌کنند و آثار فردی و اجتماعی آلودگی به ایدز کاهش می‌یابد.
جدول یک نشان می دهد که میزان مبتلایان، رشد آن و میزان مرگ و میر در میان مبتلایان بوضوح  با درآمد ملی کشورها مرتبط است (بالاترین میزان مرگ و میر در کشورهای آفریقایی). علاوه بر آن مطالعات دیگر(9) به روشنی  حاکی از آن است که آلودگی به اچ-آی-وی، ابتلا به ایدز و مرگ و میر ناشی از آن در کشورهائی که در آنها حقوق بشر به میزان بیشتری رعایت می‌شود و قوانین سختگیرانه بر علیه تبعیض وجود دارد بسیار کمتر از مناطقی است که با بحران حقوق بشری روبرو هستند. پائین ترین نسبت مرگ و میر به مبتلایان در اروپا، استرالیا و نیوزیلند است.
از همین رو این نکته اهمیت دارد که برای مقابله با شیوع آلودگی به اچ-آی-وی و ابتلا به ایدز در ایران قوانین جمهوری اسلامی به گونه‌ای تغییر یابد و مردم چنان آموزش داده شوند که با محترم داشتن حقوق مبتلایان به بیماری ایدز، کسانی که به اچ-آی-وی آلوده شده‌اند، کسانی که زندگی آنان متاثر از این بیماری است و گروه‌های انسانی که در مقابل آلوده شدن به این بیماری بیش از همه در خطر هستند؛ جوانان، همجنس گرایان، معتادان و کارگران جنسی، بدون هیچ تبعیض و اهانتی به مواد آموزشی مناسب و لوازم جلوگیری از شیوع این بیماری و در صورت ابتلا به داروهای لازم برای جلوگیری از رشد آن دسترسی داشته باشند.(10)
**************
توضیحات:
1- این مقاله پس از حذف جدول و زیرنویس‌ها تنها به دلیل محدودیت‌های وبسایت بی بی سی فارسی، در تاریخ 16 اسفند 1398 در قسمت "ناظران می‌گویند" وبسایت این رسانه منتشر شده است.
2- نویسنده از سال 1369 تا 1381 در یک شرکت وارد کننده تجهیزات پزشکی تخصصی که نمایندگی چندین شرکت معروف تولید کننده تجهیزات پزشکی پیشرفته آمریکائی را داشت اشتغال داشته (نویسنده مسئولیت بخش تحقیق، طراحی، تولید، نصب و نگهداری تجهیزات پیشرفته تصفیه آب و فاضلاب را برای صنایع و تاسیسات مختلف از جمله مسئولیت طراحی، تولید، نصب و نگهداری تاسیسات پیشرفته تصفیه آب و فاضلاب برای بیش از 70 بیمارستان در سراسر کشور را بر عهده داشته است) و از نزدیک شاهد بوده است که وارد کنندگان ایرانی و سیستم دولتی نه تنها آموخته بودند که چگونه در شرایط تحریم به شکل قانونی تجهیزات پیشرفته پزشکی را از ایالات متحده وارد، بلکه از این راه کسب و کار سودآوری برای خود دست و پا کنند. هر ساله سئوال مهم آن بود که آیا دولت برای واردات این اقلام بودجه‌ای در نظر گرفته است؟ البته این نکته قابل ذکر است که پس از پایان جنگ و سیاست دولت سازندگی برای تولید و حمایت از بچه حزب‌اللهی‌های سرمایه دار (که منظور امنیتی-نظامی‌های سرمایه‌دار بود)، به تدریج مانند دیگر عرصه‌های اقتصادی با تاسیس شرکت‌هائی که به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به دولتی‌ها وابسته بودند و یا از طریق مشارکت مرئی و نامرئی مسئولان دولتی/پزشکی/امنیتی/نظامی کشور با صاحبان شرکت‌های موجود راه خود را به عرصه واردات پر سود تجهیزات پیشرفته پزشکی باز کردند.
3- این مقاله در مورد اهمیت رعایت حقوق بشر در جلوگیری از گسترش بیماری ایدز را هیجده سال پیش، بهمن ماه 1380، برای روزنامه حیات نو ارسال کردم. مسئولان آن روزنامه بدون هیچ توضیحی مانند تعداد دیگری از مقالات ارسالی از طرف من برای روزنامه‌های اصلاح‌ طلب از انتشار این مقاله خودداری کردند. قهرمانان آزادی بیان ایرانی که قبلا در دهه شصت تسمه از گرده منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی کشیده بودند و تمام نشریات منتقد و مخالف را نه تنها تعطیل که دست اندرکاران آنرا به زندان افکنده و بسیاری از آنها را اعدام کردند (از جمله محمود بهکیش -عضو هیئت تحریریه نشریه رزمندگان که در بهار 1360 به سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت پیوست و در سال 1362 بازداشت  و در تابستان 1367 در جریان کشتار بزرگ زندانیان سیاسی به دستور روح الله خمینی، ولی فقیه وقت، کشته و ناپدید شده و محمدرضا بهکیش – مسئول انتشارات فدائیان خلق- اقلیت، که در اسفند 1360 در خیابات ترور و ناپدید شد، دو برادر نویسنده این مقاله)، در دهه هفتاد و هشتاد، بدون آنکه عرق شرم بر چهره آنها بنشیند، به منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی می‌گفتند که "اینک تنها نوار باریکی از آزادی وجود دارد، انشاءالله نوبت شما هم خواهد رسید."
از آن تاریخ که عبدالله نوری، مدیر و صاحب امتیاز روزنامه خرداد، این سخنان سخیف را به پروانه میلانی، موقعی که او برای دعوت از خبرنگاران این روزنامه برای تهیه گزارش از مراسم سالیانه در گورستان خاوران برای قربانیان کشتار بزرگ زندانیان سیاسی در تابستان 67 به دفتر این روزنامه مراجعه کرده بود، گفته بود، آنهم نه حضوراً که به پیغام، بیش از بیست سال می‌گذرد و هنوز این "قهرمانان آزادی بیان" در ایران به همراه رفقای اصول‌گرای خود، به سانسور منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی مشغول هستند.
4- پیش از این سه مقاله در مورد اهمیت تشکل‌های صتفی در مبارزات اجتماعی را برای مطبوعات اصلاح طلب ارسال کردم که به روال معمول اصلاح طلبان حکومتی از انتشار این مقالات سرباز زدند. مقاله دوم، سوم و جمع بندی از این مجموعه به دلیل مهاجرت به کانادا هرگز تکمیل و ارسال نشد.
5- این اطلاعات از این منبع سازمان ملل متحد استخراج شده است:
UNAIDS and WHO, AIDS Epidemic Update, December 2001, (ISBN 92-9173-132-3)
6- به عنوان مثال در زمان نوشتن این مقاله طبق آمار موجود از هر هفت نفر دندانپزشك در كانادا، يك نفر از معالجه بيماران مبتلا به ايدز و يا حاملان ويروس اچ-آی-وی سر باز مي‌زند.
7- متاسفانه همين چندي قبل يكي از بيماران مبتلا به ايدز به نگهبان و برخي از كارمندان وزارت بهداشت به قصد مبتلا نمودن آنان حمله كرده بود.
8- دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر ملل متحد و برنامه مشترک ملل متحد در مورد اچ-آی-وی/ایدز، اچ-آی-وی/ایدز و حقوق بشر: دستورالعمل بین‌المللی، 1998، ملل متحد
این دستورالعمل به کرات از طرف سازمان ملل متحد مورد تجدید نظر قرار گرفت. متاسفانه امکان دسترسی به نسخه منتشر شده در سال 1998 در فضای مجازی برایم ممکن نشد، اما این نسخه در نزد نویسنده محفوظ است.
Office of the UN High Commissioner for Human Rights and the Joint UN Programme on HIV/AIDS, HIV/AIDS and Human Rights: International Guidelines, 1998, UN
نسخه تکمیل و منتشر شده در 2006 را می‌توانید در لینک‌ زیر ببینید:
9- نگاه کنید:
Davidson R. Gwatkin and Garima Deveshwar-Bahl, Inequalities in Knowledge of HIV/AIDS Prevention, November 2001
UNAIDS, A Human Rights Approach to AIDS Prevention at Work, June 2000
10- طبیعی است که سازمان‌هاي غير دولتي نيز براي كمك به مهار و براي دفاع از حق زندگاني اين بيماران تشكيل گردند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر