در خبرها آمده است که
"ماموران امنیتی شامگاه پنج شنبه ٣۰ مهر ماه با یورش به مراسم دعای کمیل در منزل شهاب طباطبایی عضو دربند شورای مرکزی حزب مشارکت اکثر شرکت کنندگان در این مراسم را بازداشت و به بازداشتگاه نامعلومی منتقل کردند." (اخبار روز)
گزارش شده است که
"سال قبل نیز به مراسم یکی از خانواده های اعدام شدگان گروهی سال 67 به شکل وحشیانه حمله کردند و مادران و خانواده ها را تحت فشار و تهدید و ارعاب قرار دادند و بعد از آن نیز هر یک را احضار کردند ..." (منصوره بهکیش، سوم شهریور 1388-ایران امروز)
روایت شده است که
"چشمهايم را بستند و در پشت پاترول انداختند। از همان جا يكسره به خانه دو برادر اقليتي، بهنام و بهمن رهبر، كه دوستان محسن و علي بودند و يك هفته اي از اعدام آنان ميگذشت رفتند. اقوام جمع شده بودند كه شب هفت اعدام آنان را در جمع كوچكشان برگزار كنند. دو سه نفري به داخل خانه رفتند، مراسم را به هم زدند و عكسهاي اين دو جوان را در مقابل چشمان خانواده اشان شكستند و با خنده اي نفرت انگيز باز گشتند، گويا فتح خيبر كرده بودند." (روایت جعفر بهکیش از دستگیریش در شهریور 1360-بیداران)
"گذشته هرگز نمی میرد، اون حتی گذشته نیست"
ویلیام فاکنر
۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر