روابط عمومی سازمان قضایی نیروهای مسلح ایران روز چهارشنبه ۹ تیر (۳۰ ژوئن) با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که دادگاه نظامی یک تهران دو تن را مسئول قتل امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی شناخته و آنها را علاوه بر "قصاص نفس"، به تحمل حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت دیه هم محکوم کرده است. (بی بی سی-فارسی)
مبارزه با اعدام تنها نمی تواند به مخالفت ما با اعدام مخالفان دولت محدود گردد. به ویژه در اینمورد لازم است که بستگان قربانیان نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران به شکلی فعال مخالفت خود را با اعدام این افراد اعلام کنند. بر اساس تجربیاتم، بسیاری از بستگان قربانیان علاوه بر آنکه مخالف مصونیت از مجازات میباشند، با هر نوع مجازات غیر انسانی مخالف هستند. آنان بر این باورند که شکنجه متهمان (آنچنان که با متهمان قتلهای سیاسی پائیز 77 کردند) و اعدام آنان تنها به تداوم خشونت در ایران منجر خواهد شد. از جمله در جریان قتلهای سیاسی پائیز 77، دادگاه های سازمان قضایی نیروهای مسلح ایران تعدادی از متهمان را به قصاص محکوم کرد. اما بستگان زنده یادان داریوش فروهر، پروانه اسکندری مجد (فروهر)، محمد جعفر پوینده و محمد مختاری اعلام کردند که آنان در پی انتقامجوئی نیستند و با مجازات اعدام مخالف هستند و به همین دلیل خواهان اعدام هیچ یک از متهمان نمی باشند.
همچنین، شواهد موید آن هستند که بسیاری از جنایتهای سی و یک سال گذشته به وضوح سازمان یافته بوده و تنها به عملکرد چند عنصر متمرد و خودسر محدود نمی باشند و در بسیاری از موارد عاملین این جنایتها فزون از شمارند. به عنوان نمونه، یک نگاه گذرا به حوادث یک سال گذشته نشان می دهد که تعداد کسانی که در خیابانها و زندانها شهروندان را مورد ضرب و شتم قرار داده و می دهند، سازمان یافته عمل کرده اند و شمار آنان در سرتاسر ایران شاید به ده ها هزار نفر بالغ شود. محاکمه این تعداد از افراد اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود. پس، بر این باور هستم که رسیدگی قضائی جنایتهای انجام شده لازم است از مقاماتی که فرمان این جنایتها را صادر کرده و امکان وقوع آنرا فراهم کرده اند، آغاز شود، چرا که این افراد بیشترین مسئولیت را در وقوع آن ها بر عهده داشته و دارند. با همین استدلال بستگان قربانیان قتلهای سیاسی پائیز 77 اعلام کردند، علیرغم محاکمه تعدادی از عاملان، به دلیل مصونیت از مجازات آمران آن جنایتها، عدالت تحقق نیافته است.
علاوه بر این، مگر بدون کشف حقیقت، جلوگیری از تکرار جنایتهائی که در ایران اتفاق افتاده است، امکانپذیر است؟ از نظر من، یکی از در خواستهای اصلی کسانی که در پی دادخواهی هستند، کشف حقیقت آن چیزی است که اتفاق افتاده است. لازم است که جنایتهای سی ویک سال گذشته مستند شده و در اختیار افکار عمومی قرار گیرد. لازم است روایت قربانیان و بستگان آنان از جنایتهائی نظیر کهریزک شنیده شود. لازم است روشن شود که نقش مسئولان ارشد جمهوری اسلامی در این جنایتها چه بوده است؟ چنین تحقیقی تنها با مشارکت افرادی که مورد اعتماد مردم و به ویژه قربانیان و بستگان آنان باشند، با دسترسی نامحدود به اسناد دولتی و با تضمین امنیت قربانیان، بستگان آنان و شاهدان امکانپذیر است.
جعفر بهکیش
30 جون 2010
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بادرود
پاسخحذففکرمیکتم دوستان دراین زمینه بایدبیشترتلاش کنیم تاحکومت بااعدام دوبخت برگشته که معلوم نیست چه کسانی هستد.مهتمین اصلی آزادانه زندگی کنندوبه جنایات خودادامه دهندوبازروزی دیگرفرزندان ایران رااعدام کنندماباتوجه به اینکه اساسابااعدام مخالفیم بایددربین مردم ومخصوصاخانواده شهداوزندانیان ومردم عادی بطوراساسی این حرکت رژیم رااشاگری کنیم تاآمرین این جنایات بسزای اعمال خودبرسند
http://www.iranrights.org/english/attachments/doc_1115.pdf
پاسخحذفهمانطور که آقای بهکیش به درستی اشاره کردند رژیم ایران اینبار هم عدهای را به پشت درهای بسته برد، و در دادگاه نظامی محاکمه کرد. رژیم ایران اینگونه جنایتهای سیستم ضدّ بشری خود را به گردن آنها انداخت. آیا وکیلی در آن دادگاه حاضر بود؟ آیا آنها امکان دفاع از خود را داشتند؟ چه مدارکی از آنها در دست بود که دال بر محکوم کردن آنها شد؟ آیا صورت جلسه این دادگاه در اختیار عموم قرار گرفت؟
پاسخحذفمن مطمئن هستم که خانواده این عزیزان در پی انتقام جویی نبودند و حالا که این افراد به تعزیر و جریمه نقدی و زندان محکوم شدند، احساس نمیکنند که حق خون فرزند آنها داده شد. آنها وقتی احساس راحتی میکنند و فکر میکنند که خون فرزند آنها بیهوده بر زمین ریخته نشد که بدانند "چه تدابیری اتخاذ شد تا جنایتی چنین دیگر اتفاق نیفتاد؟ چه راهکارهایی ارائه شد تا دیگر دو نفر کارمند زندانها و یا سپاه دولت جمهوری اسلامی نتواند ۳ جوان ایرانی را به باد کتک بگیرند، شکنجه و تحقیر کنند و حقوق آنها را زیر پا بگذارند. آنها را از رفتن به بهداری محروم کنند و زیر شکنجه آنها را به قتل برسانند. چه کسی تضمین کنننده این است که روح الامینی ها، جوادی فرها و کامرانیهای دیگری در آینده قربانی خشونت و بربریت دو مسئول دیگر نشوند؟"
خانه از پای بست ویران است
خواجه در فکر نقش ایوان است