۱۳۸۶ فروردین ۲۰, دوشنبه

چند سئوال از آقای نگهدار

چند سئوال از آقای نگهدار

آقای نگهدار در مانیفست اصلاح طلبی1 که اخیرا در سایت ایران امروز منتشر شده است در مورد محاکمه مسئولین جمهوری اسلامی به اتهام جنایتهائی که در زمان این جمهوری اتفاق افتاده است چنین مینویسند

در این جا برخی می گویند "پس تکلیف چنایات آنها چه میشود؟" من شخصا بعد از استقرار دمکراسی، و برای استقرار دمکراسی تنها شعار درست را "ببخش اما فراموش نکن" می شناسم. اما هر گاه جامعه کشش این حد از تحمل را نداشته باشد، می توان حتی به محاکمه علنی و قانونی کسانی که شاکی دارند هم تن داد. اما به هیچ وجه نباید از منحل کردن یا ممنوع کردن هیچ یک از گرایشهای تاریخی-سیاسی کشور حمایت کرد.

برای آنکه ابهامی وجود نداشته باشد، از آقای نگهدار سئوال میکنم

اگر ایشان وقوع جنایتی را در جمهوری اسلامی میپذیرند، این جنایتها را بر اساس دسته بندیهای سازمان ملل و نهادهای وابسته در کدام دسته بندی قرار میدهند؟ ایا ایشان قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 و اعدامهای گسترده در سالهای 60-62 را " جنایتهائی که جامعه جهانی را در کلیت خود نگران میکند" ارزیابی میکنند؟ اگر چنین است، آیا میتوان چنین جنایتی را بدون مجازات باقی گذاشت؟

ایا ایشان با ممنوعیت انکار هلوکاست در آلمان و مجازات کسانی که هلوکاست را منکر میشوند، موافق هستند؟ آیا از نظر ایشان ممنوعیت فعالیت یکی از گرایشهای سیاسی-تاریخی در آلمان قابل توجیه است؟ آیا اگر این امر ثابت شود که یک جریان سیاسی-تاریخی در ایران مسئولیت اصلی را در رشد نفرت و خشونت داشته است، آیا باز هم ایشان بر این حکم خود که نباید این جریان سیاسی-تاریخی را ممنوع کرد باقی خواهند ماند؟
*********************
آقای نگهدار قبل از دستگیریهای گسترده اعضای سازمان اکثریت در تابستان 65، طی یک سخنرانی در کنگره حزب کمونیست اتحاد شوروی ادعا کرده بود که سازمان اکثریت، گسترده ترین تشکیلات را در ایران دارد.

آیا ایشان در آنروز این گمان را داشتند که مسئولیت جان و زندگی فعالین سازمان اکثریت در داخل ایران، به ترتیبی بر دوشهای ایشان به عنوان دبیر اول سازمان اکثریت قرار گرفته است؟

در سال 78 فرصتی دست داد که از آقای نگهدار سئوال کنم "پس از دستگیری بیش از هزار نفر از فدائیان در سال 65 در ایران، به این فکر کردید که از مسئولیتهای خود استعفا دهید؟" ایشان جواب دادند که "نه، در آن موقع کسی اینگونه فکر نمیکرد." برایم این سئوال باقی مانده است که آقای نگهدار امروز چگونه فکر میکنند؟

آیا ایشان مسئولیت شکست سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در سالهائی که دبیر اول این سازمان بودند را بر عهده میگیرند؟

آیا ایشان مسئولیت ندانم کاری رهبری اکثریت که دستگیری هزاران فدائی توسط جمهوری اسلامی را تسهیل کرد، بر عهده میگیرند؟

آیا ایشان بر این باور هستند که استعفای رهبران سیاسی به خاطر اشتباهات آنان امری غیر ضرور در عرصه سیاست ایران است؟
***********************
آیا به نظر آقای نگهدار مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن یکی از مهمترین وجوه استقرار دمکراسی در یک جامعه و یا حزب سیاسی نیست؟

***********************
توضیحات:
1-
http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/12085/
جعفر بهکیش
سوم فوریه 2007

گزارش مکاتبات با سازمان فدائیان-اکثریت

یک توضیح
متن نامه هائی که در ادامه آمده است در 24 مارس 2007 برای نشریه کار-آن لاین برای انتشار ارسال شد. متاسفانه تا این تاریخ این مطلب منتشر نشده است.
**********************
خوانندگان محترم:

متن نامه هائی که در ادامه آمده است، بخشی از مکاتبات نگارنده در مورد تقاضای انتشار یک مقاله در نشریه کار (اکثریت)، تسلیم یک قرار به کنگره بهمن ماه 1385 سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و تقاضای شرکت در این کنگره است. این مکاتبات با یکی از مسئولین اصلی این سازمان انجام شده است.

به جز حذف یک نقل قول از آقای محمد رضا معینی، گزارش یک مکالمه با آقای مجید عبدالرحیم پور و نام کسی که با ایشان مکاتبات انجام شده است، هیچ تغییری در متن نامه ها داده نشده است. توضیحات به متن اضافه شده است.
************************

متن نامه ضمیه به ایمیل 27 ژانویه

دوست عزیز......،1 سلام

از اینکه لطف کردید و موافقت با شرکت من در کنگره بهمن 1385 سازمان را خبر دادید ممنون هستم. همچنین سپاسگزار هستم که خبر مخالفت با انتشار مطلب پیشنهادی به این کنگره را نیز اعلام کردید.

اما چندین نکته مبهم در ایمیل شما وجود دارد که امیدوار هستم که بتوانید در اولین فرصت آنها را برایم روشن کنید.

یک- ایا از نظر سازمان اکثریت من دارای حق رای در کنگره هستم؟
دو- آیا از نظر سازمان اکثریت من حق طرح پیشنهاد در کنگره را دارم؟
سه- اگر پاسخ به دو سئوال بالا مثبت باشد، آنوقت سئوال میکنم که با کدام توجیه با انتشار مطلب من که حاوی توضیحات لازم در مورد پیشنهاد ارسالی من بوده است مخالفت شده است.
چهار- امکان دارد توضیح بدهید که با چه اصلاحاتی مطلب ارسالی قابل چاپ در نشریه کار خواهد بود؟ مشکل محتوی مطلب است یا شکل آن؟
پنج- شما بدون شک بهتر از من میدانید، که اگر یک پیشنهاد امکان طرح نداشته باشد، اگر کسانی در مورد آن صحبت نکنند، اگر پیشنهاد دهنده امکان آنرا نداشته باشد که توضیحات لازم را در اختیار مخاطبان خود قرار بدهد، اگر قبل از آنکه به رای گذاشته بشود، انتشار بیرونی نیابد، امکان موفقیتی برای آن نیست. به همین جهت است که عدم انتشار این مطلب نگرانی منرا افزون میکند.آیا مخالفت با انتشار این مطلب نقض اصول دمکراسی و حقوق من نیست؟

با تشکر

جعفر بهکیش
بیستو ششم ژانویه 2007
***********************

پاسخ مسئولان سازمان، 28 ژانویه 2007

دوست عزيزم آقای جعفر بهکيش با سلام،

یک- در کنگره تمامی اعضای سازمان حق رای دارند. من از موقعيت تشکيلاتی و مناسبات شما با سازمان خبر ندارم
دعوت از شما به عنوان مهمان کنگره صورت گرفته است. ولی اگر شما عضو سازمان هستيد لطفن در اسرع وقت موضوع شکل حضور خود را در کنگره با رفقای مسئول تشکيلات همآهنگ بفرمائيد.

دو- اعضای سازمان حق طرح پيشنهادهای خود را به کنگره به صورت قرار دارند

سه و 4- در مورد سوال سوم با توجه به نزديکی کنگره و امکان تبادل نظر حضوری در کنگره، اميدوارم شرايطی فراهم آيد که بتوانيم در مورد اينکه شکل و محتوای مطلب چگونه باشد که بيشتر متضمن مقصود گردد، به تفاهم برسيم.

در ضمن من مطلب شما را يکبار و بسيار سريع خوانده ام. بعضی از رفقا آن مطلب را حاوی اتهاماتی به رفقای سازمان يافته اند. من شخصن حداقل در موردی که اشاره ای به سخن عزيزمان محمدرضا لطفی رفته است، جمله‌ی شما را به گونه‌ای ديده‌ام که می‌تواند سوء تعبيری را به خواننده القاء کند که مطمئنا منظور رفيقمان لطفی آن نبوده است. اگر ممکن است اين بخش را پس از همصحبتی با ايشان تدقيق بفرمائيد.

پنج- مسلم است که هر پيشنهادی قبل از تصويب بايد حتمن امکان طرح داشته باشد. در مورد اصول دموکراسی و حقوق اعضاء و افراد اميدوارم که در کنگره بتوانيم صحبت کنيم. من ارزيابی خود را از احتمال تصويب پيشنهاد شما دقيقن به همين شکل که ارائه فرموده‌ايد در صورت طرح در کنگره، اکنون ارائه نمی‌دهم. ولی پيشنهاد می‌کنم که در صورت امکان پيشنهادهای خود را با مصوبات کنگره اول سازمان در اين موارد هم‌آهنگ فرمائيد و به سهم خود نيروی اجرای آن مصوبات را تقويت کنيد.

پيروز باشيد

با درود ....
*********************

پاسخ من به مسئولان سازمان در تاریخ 30 ژانویه 2007

دوست عزیز ......، با سلام مجدد،

از اینکه لطف کردید و با توجه به گرفتاریهایتان پاسخ منرا دادید ممنون هستم.

یک- فکر میکنم که اختلاف نظر عمیقی در تعریف عضو در میان اعضاء کنونی و دوستداران سازمان وجود داشته باشد. مثلا به مصاحبه آقای نگهدار با آقای خسرو شمیرانی که در نشریه شهروند 910 به تاریخ 16 مرداد 1383 منتشر شده بود توجه شما را جلب میکنم2. آیا شما با تعریف ایشان از عضویت موافق هستید؟ چگونه است که آقای نگهدار با تعریف که خودشان از عضو میکنند در نظر سازمان نه تنها از حق رای محروم نمیشوند، که حتی از طرف شرکت کنندگان در کنگره به عضویت شورای مرکزی انتخاب میشوند؟ همچنین توجه شما را به روابط "تشکیلاتی" اعضا و هواداران سازمان در تورنتو جلب میکنم.
من (...)3 و یک سئوال دیگر، اگر من امروز از ایران آمده بودم و میخواستم در کنگره شرکت کنم، چه کسی باید داشتن حق رای را برای من تعیین میکرد؟ دوست عزیز من در تمام سالهائی که کمتر کسی در ایران فعالیتی میکرد، حداقل به عنوان دوستدار و یا "هوادار" سازمان اکثریت شناخته میشدم. من تا امروز گمان میکردم که به اختیار خودم از این حق استفاده نمیکنم.
در این چند روزه که در مورد این مسئله فکر میکردم، پسرم که دارد قلعه حیوانات را میخواند، اشاره ای داشت به آن گفته معروف که "همه با هم برابرند اما برخی بیشتر برابرند". این تذکر او گمانی تلع را در مین تقویت کرد. به این نکته فکر کردم که شاید در سازمانی که من بخش مهمی از زندگیم را با عنوان هواداری و دوستداری از آن گذرانده ام، با این عنوان زندان رفته ام، با این عنوان تا امروز شناخته میشوم، با این عنوان خطرات را پذیرفته ام، برخی بیشتر برابر هستند. و اینکه نکند خدای ناکرده، کسانی مثل من خوب هستند، تا آنزمانی که لب به انتقاد نگشایند، در غیر این صورت، هم افکار آنها سانسور میشود و هم از تمامی حقوق محروم میشوند. اندکی به این نکته فکر کنید.
دو- گفته بودید که متن من حاوی اتهاماتی به سازمان است. صراحتا باید بگویم که چنین است و اصولا یکی از اهداف من از نوشتن این مطلب چنین بوده است که نشان دهم که اتهاماتی مشخص از جانب برخی از افراد طرح شده است که لازم است مورد بررسی قرار گیرد. در مورد اظهارات آقای محمد رضا معینی من به اصل نوشته ایشان که در بیداران 15 منتشر شده است رفرانس داده ام. ایشان در آن نوشته چنین گفته اند: "اما آن نیروی سیاسی که برای رهایی مردمش می جنگید، چگونه لیست رفقای خود را به وزارت کشور رژیم سرکوبگری که به خودی هم رحم نمیکرد داد؟" من قبل از اینکه از آقای معینی نقل قولی بیاورم با ایشان در این مورد صحبت کرده ام و ایشان به این نکته اشاره داشتند که (.....) 4 پیشنهاد میکنم که بد نباشد که خود شما با آقای معینی تماس بگیرید و صحبتهای ایشان را نیز بشنوید. شاید ایشان چیزهائی بیشتر از آنچه من در نوشته ام مطرح کرده ام را داشته باشند که به شما بگویند. همچنین اتهام آقای سلطانی را آوردم که صراحتا هواداران سازمان را در قتل شهرام میرانی همدست انجمن اسلامی میدانند. من برایم دشوار است که این اتهام را بشنوم و خم به ابرو نیاورم. به هر حال من متن مقاله ام را بنا بر پیشنهاد شما تصحیح میکنم و دقیقا نقل قولی را که در بالا از آقای معینی ذکر کردم را بدون هیچ توضیحی در مقاله ام خواهم آورد. و امیدوار هستم که بدین ترتیب موانع چاپ آن بر طرف شده باشد.
سه- من در ویراسته های اولیه مطلبم به این قرار اشاره کرده بود5 ولی سپس به این دلیل ساده که پس از 16 سال از تصویب آن قرار اشاره کردن به آن خارج از موضوع میباشد و بر پیچیدگیها میافزاید، آنرا حذف کردم. به عنوان مثال اولین سئوال من این بود که چرا بر طبق قرار هیچ گزارشی به کنگره دوم در این مورد ارائه نشد؟ آیا توافقاتی در میان بوده است؟
چهار- یک نکته را هم لازم است صراحتا روشن کنم. من بخش مهمی از زندگیم را در این راه گذاشته ام و مهمتر اینکه بسیاری از بهترین عزیزانم، با این نام جان باخته اند. من عمیقا بر این باور هستم که تشکیل کمیسیون تحقیق نه تنها حیثیت خودم و کسانی که امروز هم حسرت از دست دادن آنان لحظه ای منرا رها نمیکند، لکه دار نخواهد کرد، بلکه بر اعتبارسازمان و یکایک ما خواهد افزود.


با تشکر

جعفر بهکیش، 29 ژانویه 2007

****************************

من تلاش کردم که با وارد کردن اصلاحات مورد نظر مسئولان سازمان اکثریت راه گفتگو را مسدود نکنم. متاسفانه مسئولان سازمان اکثریت حتی پس از اصلاحات انجام شده و اصرار من بر حقوقم در مورد انتشار مقالاتم، از انتشار مقاله من در کار خودداری کردند. عدم انتشار مقاله من در نشریه کار، نقض آشکار اصل آزادی بیان و همچنین دمکراسی و حقوق بشر بود و به همین دلیل دعوتم را برای شرکت در کنگره رد کردم. در ایمیل مورخ 5 فوریه 2007 چنین نوشتم:

لازم است توضیح بدهم که یکی از دلایل تاکیدم بر حقوقم این بود که توجه شما را به این مسئله جلب کنم که عدم انتشار مقاله و پیشنهاد من، نقض آشکار اصولی است که اکثریت خود را معتقد و متعهد به آن میداند. متاسفانه سازمان با عدم انتشار مقاله و پیشنهاد من در کار عملا هیچ راه دیگری جز عدم پذیرش دعوت شما برای شرکت من باقی نگذاشته است.

*****************************

توضیحات:
یک- مکاتبه های من با یکی از مسئولین سازمان انجام شده است. اما نام ایشان تنها به این دلیل ساده که من پاسخهای ایشان را پاسخ سازمان اکثریت میدانم حذف کرده ام.

دو- متن کامل سئوال و پاسخ اقای نگهدار را عینا از نشریه شهروند کپی کرده ام

شنيده ام که از سازمان فدائيان اکثريت کناره گرفته ايد، ميشود دلايلش را بگوييد.ــ نه اين خبر شما درست نيست. من از هيچ سازماني کناره نگرفته ام. نسبت به سازمان فدائيان خلق هيچ موقع احساس بيگانگي يا عدم رابطه عاطفي، تاريخي در وجودم احساس نکردم ولي آن مفهومي که از سازمان و تشکيلات و فعاليت سياسي در ذهن من هست شايد با آن مفهومي که در ذهن عموم ناظران بيروني وجود دارد متفاوت باشد و رفتار من را نسبت به سازمان يک نوع کناره گيري تلقي بکنند ولي خودم چنين احساسي ندارم. مفهوم عضويت در ذهن من عوض شده. عضو بودن به اين معنا که شما بايد دائما در جلسات سازماني شرکت کنيد و هر کسي که عضو هست بايد تعهد و مسئوليت سازماني و تبعيت سازماني داشته باشد اين در ذهن من شکسته شده، ضمن اينکه به تشکل و سازمانيابي معتقد بودم ولي نه براي همه فعالان، اگر يک پروژه و کار خاصي وجود داشته باشد حتما براي انجام آن به سازماندهي نياز است که من هم اين آمادگي را دارم که اگر براي سازمان اکثريت هم يک پروژه خاصي وجود داشت که من دوست داشتم در آن شرکت بکنم بروم و براي آن کار کنم ولي در خارج کشور برايم زياد دلچسب نيست که در بحثهاي بي سرانجام و طولاني يک کميته که همه اش مسائل دروني ست و کشاکش ها بر سر موقعيت ها، شرکت داشته باشم، اين يک کار خسته کننده و بيهوده اي ست.

سه- گزارش مکالمه تلفنی ام با آقای عبدالرحیم پور در سال 2000 که برای بررسی امکان شرکتم در کنگره سازمان در آن سال بود را حذف کرده ام.

چهار- نقل قول از آقای معینی حذف شده است.

پنج- متن قرار تصویب شده در کنگره اول سازمان اکثریت (سال 1369) را عینا از سایت این سازمان کپی کرده ام

٧. كنگره، كميسيونی را جهت بررسی دقيق تر عمل كرد كميته مركزی ، شعب و يكايك اعضای آن انتخاب می كند. شورای مركزی منتخب كنگره موظف است كليه اسناد موجود را در اختيار اين كميسيون قرار دهد. گزارش اين كميسيون به كنگره دوم ارائه خواهد شد.

توضیحی در مورد این وبلاگ

چند روز پیش که "وبلاگ جعفر بهکیش" را درست کردم، گمان نمیکردم که پس از آنکه اولین مطالبم را پست کردم دیگر امکان دسترسی به وبلاگم را نخواهم داشت. متاسفانه همین اتفاق افتاده است و دیگر امکان دسترسی به "وبلاگ جعفر بهکیش" برایم میسر نیست. به همین دلیل وبلاگ دیگری را درست کردم و قبل از آنکه نشانی آنرا برای دوستان ارسال کنم آنرا امتحان کرده ام و مطمئن هستم که کار میکند.

۱۳۸۶ فروردین ۱۲, یکشنبه

چرا وبلاگ شخصی درست کردم؟

در سالهای پس از دوم خرداد 1376 که هنوز در ایران ساکن بودم، گمان میکردم که وظیفه دارم به سهم خودم در جنبش آزادیخواهی مردم کشورم شرکت کنم. به همین دلیل مطالبی را برای روزنامه های اصلاح طلب ارسال میکردم. تمام مطالبم جز یک مورد که در مورد مسئله اعدامهای سالهای شصت بود، چاپ نشد.

گمان میکردم که با آمدنم به خارج کشور با چنین مشکلی روبرو نخواهم بود. متاسفانه چنین نبود و بسیاری از مطالبم در نشریات "مستقل" و حزبی امکان انتشار نیافت.

خوشبختانه امکانات اینترنتی این راه را به وجود آورده است که افراد بتوانند نظراتشان را بدون هیچ سانسوری منتشر کنند. چنین بود که من نیز به جرگه وبلاگ نویسان پیوستم.

پیروز باشید

جعفر بهکیش
هفتم آوریل 2007