ایمیل نوشته شده در 7 ژانویه 2007
دوستان عزیز سلام
در صورت امکان به چند پرسش زیر پاسخ دهید: آ
آ1-در صورتی که بخواهم مطلبی را برای طرح در کنگره ارسال کنم به کجا لازم است بفرستم. آ
آ2-در صورتی که بخواهم در کنگره شرکت کنم چه باید بکنم. آ
با تشکر
جعفر بهکیش، 7 ژانویه 2007
پاسخ آقای سیاوش پور به ایمیل من در همان روز
جعفر عزیز با سلام
آ1-مطلبی را که برای طرح در کنگره دارید، میتوانید از این طریق بفرستید تا بسته به موضوع آن به بحثهای کنگره پیوند یابد. آ
آ2-اگر اشتباه نکنم شما در کانادا استید. با رفقایمان در آنجا در صورت امکان لطفا تماس بگیرید. من هم بث سهم خود کوشش خواهم کرد موضوع را پیگیری کنم. آ
پیروز باشی،
با درود فرود
ایمیل من در پاسخ آقای سیاوش پور در تاریخ 9 ژانویه 2007
آقای سیاوش پور سلام، آ
از جواب شما ممنون هستم. چند سال قبل خبر داشتم، گویا این حق وجود داشت که افرادی بدون آنکه به هیچ حوزه محلی در ارتباط باشند، مستقیما از طریق هیئت برگزار کننده تقاضای شرکت در کنگره را داشته باشند. آ
نمیدانم، آیا جواب شما بدین معنی است که چنین امکانی در لحظه حاضر موجود نیست؟
مثلا من نمیدانم که آیا تمام افرادی که در کنگره شرکت میکنند از طریق حوزه محلی به کنگره معرفی میشوند؟
من که هیج رابطه تشکیلاتی با حوزه محلی سازمان اکثریت ندارم و تمایلی هم به این کار ندارم چه باید بکنم؟
با تشکر، آ
جعفر بهکیش، 9 ژانویه 2007
پاسخ آقای سیاوش پور در همان روز
با سلام، آ
آنچه که نوشتم، روال معمول حضور عزیزان در کنگره بود. در هر حال همانطور که عرض کردم، خواسته شما پیگیری خواهد شد. آ
پیروز باشید، آ
با درود فرود
ایمیل من برای کار در تاریخ 20 ژانویه 2007
دوست عزیز آقای سیاوش پور، آ
من دو مطلب را ضمیمه این ایمیل کرده ام. یک مقاله که برای انتشار در کار است و دیگری پیشنهادی برای طرح در کنگره اخیر در بهمن 1385. آ
لطفا من را از دریافت ایمیل و تصمیم تحریریه کا-آنلاین در مورد انتشار مقاله و همچنین ارسال پیشنهاد به مسئولین کنگره مطلع کنید.
همچنین ممنون میشوم که نتیجه پیگیری خودتان در مورد امکان شرکت من در کنگره را به من بگوئید. آ
با تشکر، آ
جعفر بهکیش، 20 ژانویه 2007 آ
ایمیل من در تاریخ 22 ژانویه 2007 آ
دوست عزیز آقای سیاوش پور، آ
من ایمیل ضمیمه را چند روز قبل برای شما فرستادم. لطفا دریافت ایمیل را به من اطلاع بدهید. آ
ممنون، آ
جعفر بهکش، 22 ژانویه 2007 آ
پاسخ آقای سیاوش پور در همان روز
دوست عزیز با سلام، آ
ایمیل شما دریافت شد. آ
در مورد درج یا عدم درج مطلب شماف به محض اتخاذ تصمیم، خدمتتان عرض خواهم کرد. ارگان تصمیم گیرنده در مورد مدعوین به کنگره هم از تمایل شما برای شرکت در کنگره اطلاع دارد. من به سهم خود امیدوار هستم، سعادت دیدار و هم صحبتی با شما در کنگره داشته باشم. آ
پیروز باشید، آ
با درود فرود
ایمیل آقای سیاوش پور در تاریخ 25 ژانویه 2007 آ
دوست عزیز آقای بهکیش با سلام، آ
خوشحال هستم که حامل پیام دعوت شما برای شرکت در کنگره هستم. کنگره در برلین برگزار میشود. امیدوار هستم که تدارک سفر را دیده باشید و امکان تماس با رفقای ما در برلین را داشته باشید. اگر مشکلی بود مرا یا دیکر رفقا را حتما در جریان بگذارید. نشر مطلب شما به این شکل مورد تائید قرار نگرفت. امیدوار هستم که در برلین در مورد محتوا آن امکان گفتگو داشته باشیم. آ
پیروز باشید و به امید دیدار نزدیک
با درود فرود
ایمیل من در تاریخ 27 ژانویه 2007 آ
دوست عزیز آقای سیاوش پور، سلام
از اینکه لطف کردید و خبر موافقت با شرکت من در کنگره بهمن امسال را ایمیل کردید تشکر میکنم. همچنین از اینکه تصمیم سازمان به عدم چاپ مطلب من را اعلام کردید سپاسگزار هستم. آ
لطفا مطلب ضمیمه را ببینید و در صورتی برایتان امکان داشته باشد در این آخر هفته به آن جواب بدهید. آ
با تشکر، آ
جعفر بهکیش، 27 ژانویه 2007 آ
مطلب ضمیمه به این ایمیل من در تاریخ 27 ژانویه 2007 آ
دوست عزیز آقای سیاوش پور، سلام
از اینکه لطف کردید و موافقت با شرکت من در کنگره بهمن 1385 سازمان را خبر دادید ممنون هستم. همچنین سپاسگزار هستم که خبر مخالفت با انتشار مطلب پیشنهادی به این کنگره را نیز اعلام کردید. آ
اما چندین نکته مبهم در ایمیل شما وجود دارد که امیدوار هستم که بتوانید در اولین فرصت آنها را برایم روشن کنید. آ
آ1- ایا از نظر سازمان اکثریت من دارای حق رای در کنگره هستم؟ آ
آ2- آیا از نظر سازمان اکثریت من حق طرح پیشنهاد در کنگره را دارم؟ آ
آ3- اگر پاسخ به دو سئوال بالا مثبت باشد، آنوقت سئوال میکنم که با کدام توجیه با انتشار مطلب من که حاوی توضیحات لازم در مورد پیشنهاد ارسالی من بوده است مخالفت شده است. آ
آ4- امکان دارد توضیح بدهید که با چه اصلاحاتی مطلب ارسالی قابل چاپ در نشریه کار خواهد بود؟ مشکل محتوی مطلب است یا شکل آن؟ آ
آ5- شما بدون شک بهتر از من میدانید، که اگر یک پیشنهاد امکان طرح نداشته باشد، اگر کسانی در مورد آن صحبت نکنند، اگر پیشنهاد دهنده امکان آنرا نداشته باشد که توضیحات لازم را در اختیار مخاطبان خود قرار بدهد، اگر قبل از آنکه به رای گذاشته بشود، انتشار بیرونی نیابد، امکان موفقیتی برای آن نیست. به همین جهت است که عدم انتشار این مطلب نگرانی منرا افزون میکند.آیا مخالفت با انتشار این مطلب نقض اصول دمکراسی و حقوق من نیست؟ آ
با تشکر
جعفر بهکیش
26 ژانویه 1385 آ
پاسخ آقای سیاوش پور در تاریخ 28 ژانویه 2007
لطفا به ضمیمه مراجعه فرمائید
ضمیمه ایمیل آقای سیاوش پور مورخ 28 ژانویه 2007 که در ادامه نامه فوق نوشته شده است
دوست عزيزم آقای جعفر بهکيش با سلام، آ
آ1- در کنگره تمامی اعضای سازمان حق رای دارند. من از موقعيت تشکيلاتی و مناسبات شما با سازمان خبر ندارم
دعوت از شما به عنوان مهمان کنگره صورت گرفته است. ولی اگر شما عضو سازمان هستيد لطفن در اسرع وقت موضوع شکل حضور خود را در کنگره با رفقای مسئول تشکيلات همآهنگ بفرمائيد. آ
آ2- اعضای سازمان حق طرح پيشنهادهای خود را به کنگره به صورت قرار دارند آ
آ3 و 4- در مورد سوال سوم با توجه به نزديکی کنگره و امکان تبادل نظر حضوری در کنگره، اميدوارم شرايطی فراهم آيد که بتوانيم در مورد اينکه شکل و محتوای مطلب چگونه باشد که بيشتر متضمن مقصود گردد، به تفاهم برسيم. آ
در ضمن من مطلب شما را يکبار و بسيار سريع خوانده ام. بعضی از رفقا آن مطلب را حاوی اتهاماتی به رفقای سازمان يافته اند. من شخصن حداقل در موردی که اشاره ای به سخن عزيزمان محمدرضا لطفی رفته است، جملهی شما را به گونهای ديدهام که میتواند سوء تعبيری را به خواننده القاء کند که مطمئنا منظور رفيقمان لطفی آن نبوده است. اگر ممکن است اين بخش را پس از همصحبتی با ايشان تدقيق بفرمائيد. آ
آ5- مسلم است که هر پيشنهادی قبل از تصويب بايد حتمن امکان طرح داشته باشد. در مورد اصول دموکراسی و حقوق اعضاء و افراد اميدوارم که در کنگره بتوانيم صحبت کنيم. من ارزيابی خود را از احتمال تصويب پيشنهاد شما دقيقن به همين شکل که ارائه فرمودهايد در صورت طرح در کنگره، اکنون ارائه نمیدهم. ولی پيشنهاد میکنم که در صورت امکان پيشنهادهای خود را با مصوبات کنگره اول سازمان در اين موارد همآهنگ فرمائيد و به سهم خود نيروی اجرای آن مصوبات را تقويت کنيد. آ
پيروز باشيد
با درود فرود
ایمیل من در تاریخ 29 ژانویه 2007 آ
آقای سیاوش پور سلام، آ
از پاسختان ممنون هستم. آ
من متن را به همان ترتیب که فرموده بودند تصحیح کردم و متن تصحیح شده را ضمیمه کرده ام. امیدوارم که موانع انتشار آن برطرف شده باشد. آ
همچنین چند خطی هم در مورد مطلبی که نوشته بودید در ادامه نامه شما نوشته ام که آن هم ضمیمه است. آ
با تشکر، آ
جعفر بهکیش، 29 ژانویه 2007 آ
ضمیمه ایمیل 29 ژانویه در پاسخ نامه آقای سیاوش پور آ
دوست عزیز آقای سیاوش پور، با سلام مجدد، آ
از اینکه لطف کردید و با توجه به گرفتاریهایتان پاسخ منرا دادید ممنون هستم. آ
آ1- فکر میکنم که اختلاف نظر عمیقی در تعریف عضو در میان اعضاء کنونی و دوستداران سازمان وجود داشته باشد. مثلا به مصاحبه آقای نگهدار با آقای خسرو شمیرانی که در نشریه شهروند 910 به تاریخ 16 مرداد 1383 منتشر شده بود توجه شما را جلب میکنم. آیا شما با تعریف ایشان از عضویت موافق هستید؟ چگونه است که آقای نگهدار با تعریف که خودشان از عضو میکنند در نظر سازمان نه تنها از حق رای محروم نمیشوند، که حتی از طرف شرکت کنندگان در کنگره به عضویت شورای مرکزی انتخاب میشوند؟ همچنین توجه شما را به روابط "تشکیلاتی" اعضا و هواداران سازمان در تورنتو جلب میکنم. آ
از طرف با توجه به شرایط پیچیده موجود، شما چگونه میتوانید از عضو بودن در سازمان برای کسانی نام ببرید که خود شما نمیتوانید امنیت انها را حفظ کنید. من در سال 1999 که برای تحصیل به انگلیس رفته بودم با آقای عبدالرحیم پور در مورد شرکت در کنگره صحبت کردم. ایشان از شرکت من در کنگره استقبال کردند، اما صراحتا به من گفتند که نمیتوانند امنیت منرا تضمین کنند. و یک سئوال دیگر، اگر من امروز از ایران آمده بودم و میخواستم در کنگره شرکت کنم، چه کسی باید داشتن حق رای را برای من تعیین میکرد؟ دوست عزیز من در تمام سالهائی که کمتر کسی در ایران فعالیتی میکرد، حداقل به عنوان دوستدار و یا "هوادار" سازمان اکثریت شناخته میشدم. من تا امروز گمان میکردم که به اختیار خودم از این حق استفاده نمیکنم. آ
در این چند روزه که در مورد این مسئله فکر میکردم، پسرم که دارد قلعه حیوانات را میخواند، اشاره ای داشت به آن گفته معروف که "همه با هم برابرند اما برخی بیشتر برابرند". این تذکر او گمانی تلع را در مین تقویت کرد. به این نکته فکر کردم که شاید در سازمانی که من بخش مهمی از زندگیم را با عنوان هواداری و دوستداری از آن گذرانده ام، با این عنوان زندان رفته ام، با این عنوان تا امروز شناخته میشوم، با این عنوان خطرات را پذیرفته ام، برخی بیشتر برابر هستند. و اینکه نکند خدای ناکرده، کسانی مثل من خوب هستند، تا آنزمانی که لب به انتقاد نگشایند، در غیر این صورت، هم افکار آنها سانسور میشود و هم از تمامی حقوق محروم میشوند. اندکی به این نکته فکر کنید. آ
آ2- گفته بودید که متن من حاوی اتهاماتی به سازمان است. صراحتا باید بگویم که چنین است و اصولا یکی از اهداف من از نوشتن این مطلب چنین بوده است که نشان دهم که اتهاماتی مشخص از جانب برخی از افراد طرح شده است که لازم است مورد بررسی قرار گیرد. در مورد اظهارات آقای محمد رضا معینی من به اصل نوشته ایشان که در بیداران 15 منتشر شده است رفرانس داده ام. ایشان در آن نوشته چنین گفته اند: "اما آن نیروی سیاسی که برای رهایی مردمش می جنگید، چگونه لیست رفقای خود را به وزارت کشور رژیم سرکوبگری که به خودی هم رحم نمیکرد داد؟" من قبل از اینکه از آقای معینی نقل قولی بیاورم با ایشان در این مورد صحبت کرده ام و ایشان به این نکته اشاره داشتند که سازمان اکثریت، اسامی اعضاء انشعاب 16 آذر را با این عنوان که اینها دیگر با ما نیستند را به وزارت کشور داده بود. پیشنهاد میکنم که بد نباشد که خود شما با آقای معینی تماس بگیرید و صحبتهای ایشان را نیز بشنوید. شاید ایشان چیزهائی بیشتر از آنچه من در نوشته ام مطرح کرده ام را داشته باشند که به شما بگویند. همچنین اتهام آقای سلطانی را آوردم که صراحتا هواداران سازمان را در قتل شهرام میرانی همدست انجمن اسلامی میدانند. من برایم دشوار است که این اتهام را بشنوم و خم به ابرو نیاورم. به هر حال من متن مقاله ام را بنا بر پیشنهاد شما تصحیح میکنم و دقیقا نقل قولی را که در بالا از آقای معینی ذکر کردم را بدون هیچ توضیحی در مقاله ام خواهم آورد. و امیدوار هستم که بدین ترتیب موانع چاپ آن بر طرف شده باشد. آ
آ3- من در ویراسته های اولیه مطلبم به این قرار اشاره کرده بودم ولی سپس به این دلیل ساده که پس از 16 سال از تصویب آن قرار اشاره کردن به آن خارج از موضوع میباشد و بر پیچیدگیها میافزاید، آنرا حذف کردم. به عنوان مثال اولین سئوال من این بود که چرا بر طبق قرار هیچ گزارشی به کنگره دوم در این مورد ارائه نشد؟ آیا توافقاتی در میان بوده است؟ آ
آ4- یک نکته را هم لازم است صراحتا روشن کنم. من بخش مهمی از زندگیم را در این راه گذاشته ام و مهمتر اینکه بسیاری از بهترین عزیزانم، با این نام جان باخته اند. من عمیقا بر این باور هستم که تشکیل کمیسیون تحقیق نه تنها حیثیت خودم و کسانی که امروز هم حسرت از دست دادن آنان لحظه ای منرا رها نمیکند، لکه دار نخواهد کرد، بلکه بر اعتبارسازمان و یکایک ما خواهد افزود. آ
با تشکر
جعفر بهکیش، 29 ژانویه 2007 آ
پاسخ آقای سیاوش پور در تاریخ 1 فوریه 2007 آ
دوست عزیز آقای بهکیش سلام، آ
ممنون که به پیشنهاد من عنایت داشتید و بخشی از مطلبتان را تغییر دادید. همانطور که قبلا نیز نوشتم امیدوار هستم که من و دیگر رفقا امکان هم صحبتی با شما و بررسی زوایای مختلف پیشنهاد شما و همچنین مطالب نامه های را داشته باشیم. قبل از این امکان درج مطلب شما در نشریه وجود ندارد. آ
به امید دیدار نزدیک، آ
با درود فرود
ایمیل من در تاریخ 3 فوریه 2007 آ
دوست عزیز آقای سیاوش پور، آ
متاسفانه برایم مقدور نیست دعوتم به عنوان میهمان به کنگره سازمانی که خودم را صاحبخانه میدانستم را بپذیرم. زمان زیادی نیاز دارم که به این وضعیت جدید عادت کنم. آ
من مقاله و پیشنهاد را که برای شما ارسال کرده بودم را منتشر تخواهم کرد.امیدوارم که حداقل به عنوان نظر یکی از دوستان سازمان آنرا نگهداری کنید. آ
موفق باشید
جعفر بهکیش، 3 فوریه 2007 آ
پاسخ آقای سیاوش پور به ایمیل من در تاریخ 3 فوریه 2007 آ
رفیق عزیز، جعفر عزیز، آ
بسیاری از رفقای سازمان که ارتباطشان به هر دلیلی با سازمان محدود تر شده است به علاوه نمایندگان و شخصیتهای از سازمانهای دیگر، به عنوان میهمان دعوت میشوند. سازمان خانه تمام رفقائی است که در ساختن آن تا به امروز زحمت کشیده اند. بنا براین تقاضا میکنم که خود را کماکان صاحبخانه بدانید و به کنگره بیائید. همانطور که قبلا نوشتم با هماهنگی با مسئولین تشکیلات میتوان مسائل دیگر را حل کرد. عجالتا بپذیرید که از میهمانانی باشید که صاحبخانه هستند. در کنگره و جانب آن مسائل دیگر به نظر من قابل حل هستند. آ
پیروز باشید و به امید دیدار نزدیک در کنگره
با درود فرود
پاسخ من به آقای سیاوش پور در تاریخ 5 فوریه 2007 آ
دوست عزیز آقای سیاوش پور، آ
لازم است توضیح بدهم که یک دلیل تاکیدم بر حقوقم این بود که توجه شما را به این مسئله جلب کنم که عدم انتشار مقاله و پیشنهاد من، نقض آشکار اصولی است که اکثریت خود را معتقد و متعهد به آن میداند. متاسفانه سازمان با عدم انتشار مقاله و پیشنهاد من در کار عملا هیچ راه دیگری جز عدم پذیرش دعوت شما برای من باقی نگذاشته است. آ
به همین دلیل و ضمن تشکر از ایمیل مجدد شما، و با تمام علاقه ای که به شرکت در کنگره و دیدار دوستان داشتم، مجبور هستم که بر تصمیم به عدم شرکت در کنگره تاکید کنم. آ
موفق باشید، آ
پاسخ آقای سیاوش پور در 6 فوریه 2007، آ
رفیق عزیز، جعفر بهکیش گرامی، آ
امیدوار بودم و هستم که در کنگره سعادت هم صحبتی با شما را داشته باشم. در آن صورت حتما میتوانستیم در مورد اینکه به کدام اصول معتقد هستیم و کجا آنرا نقض کرده ایم یا نکرده ایم صحیت کنیم. کماکان امیدوار هستم که از تصمیم خود برگردید و در روزهای آتی هم صحبت باشیم. آ
پیروز باشید، آ
با درود فرود
ایمیل من در پاسخ به آقای سیاوش پور در همان تاریخ
دوست عزیز آقای سیاوش پور، آ
من در فرصتی مناسب بعد از کنگره مواردی را که فکر میکنم به شکلی ندیده گرفته شده را برایتان خواهم نوشت. آ
ممنون و موفق باشید
بهکیش، 6 فوریه 2007 آ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر