۱۳۸۷ مرداد ۱۳, یکشنبه

سرگذشت یک نامه

امشب به امید یافتن اثری از یک نامه که خانواده ها در زمستان 67 به خارج از کشور ارسال کرده بودند، نشریات احزاب مختلف را در یکی دو سال پس از قتل عام زندانیان سیاسی در وب سایت "اسناد اپوزیسیون" مرور کردم. هیچ اثری از این نامه موجود نیست.

تا آنجا که من اطلاع دارم معمولا نامه های خانواده ها امضاء مشخصی نداشت। شاید یک دلیل مهم آن نگرانی خانواده ها از مزاحمتهای جمهوری اسلامی بود। اما این نامه که در همان یکی دو هفته پس از اعلام اعدامها نوشته شده بود، امضاء حداقل 50 خانواده را در زیر خود داشت. خانواده ها در این نامه به قتل عام زندانیان سیاسی اعتراض و خواسته های اولیه خود شامل زمان محاکمه، علت محاکمه مجدد، زمان صدور حکم و اجرای آن و محل دفن قربانیان را طرح کرده بودند. علاوه بر آن دلایل انجام این جنایت از طرف جمهوری اسلامی در این نامه مورد بررسی قرار گرفته بود. نامه میان خانواده ها دست به دست می شد. نامه که به ما رسید مادرم آنرا امضاء کرد. مادرم می دانست که امضاء این نامه می تواند برای خود و بچه هایش خطر داشته باشد، اما جنایت چنان هولناک بود، که او این خطر را به جان خرید.

در این چند ساله با ارسال پیام های کتبی و شفاهی به احزاب مختلف خواهش کرده ام که اگر نشانی از این نامه در اختیار دارند، مرا در جریان قرار دهند. متاسفانه هیچ پاسخی از آنها دریافت نکرده ام. حتی دریغ کردند که برایم بنویسند که چنین نامه ای را دریافت نکرده اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر